بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به همه دلسوزان نظام تربیت.
قلم شخصی:
مساله تربیت و آموزش در ابعاد مختلف فردی و اجتماعی بسیار حائز اهمیت بوده، مورد توجه شارع مقدس قرار گرفته، آیات و روایات بسیاری به این موضوع پرداخته و مسئولان تربیتی اعم از والدین و مربیان را به رعایت این اصول و مبانی فراخوانده است. جالب توجه این که مسئله تربیت در حیطه های مختلفی چون روان شناسی، جامعه شناسی، فقه، اخلاق و… شایان توجه بوده و ذهن بسیاری از متفکران را به خود مشغول نموده اما آن چه دراین تحقیق اهمیت یافته این است که چرا امروزه با وجود اینکه انسان با پیشرفت علم و تکنولوژی به راحتی به هر ناشناخته ای راه یافته همچنان در زمینه تربیت با مشکل مواجه بوده و در زندگی احساس خلاء می نماید. به عنوان مثال یکی از نمونه های پیشرفت، فضای مجازی می باشد که به عنوان ابزاری پر کاربرد با قابلیت دسترسی آسان، تا حدود زیادی جایگزین دیگر وسایل کمک آموزشی شده است؛ با این حال فضای مجازی با وجود همه فرصت ها و جنبه های مثبتش نه تنها نتوانسته پاسخگوی همه نیازهای بشر باشد بلکه گاه تربیت انسان ها به خصوص تربیت عاطفی ایشان را با چالش مواجه کرده است. اما به راستی تاثیر فضای مجازی بر تربیت عاطفی کودکان چیست؟ به نظر می رسد توجه انسان ها بیشتر به یک جنبه فضای مجازی بوده، این یک جنبه نگری سبب شده زمان زیادی از زندگی خویش را با این پدیده بگذرانند، دشمنان اسلام نیز از این فرصت سوء استفاده نموده برنامه ها، بازی ها، فیلم ها و صحنه های فجیع، مبتذل یا ترسناکی را با هدف ضربه زدن به اسلام و ترویج فرهنگ های غربی و ضد اسلامی در این فضاها گسترش داده، ذهن، فکر و قدرت مردم به خصوص کودکان و نوجوانان را تحت تاثیر قرار داده اند. بنابراین هر فرد موظف است در پی شناخت کامل ترفندها و حربه های دشمنان اسلام و دوست نماها باشد زیرا چنانچه با آگاهی و اطلاعات کافی به فضای مجازی قدم نگذارد و جنبه های مثبت آن را تحت کنترل و مهار خویش قرار ندهد این فرصت ها به تهدید تبدیل شده آثار سوئی را بر روح و روان انسان ها وارد خواهد آورد. به نظر می رسد همین موضوع سبب شده که این مقوله به شکل رقیبی قدرت مند، در مقابل والدین قد علم کرده در امر آموزش و تربیت کودکان با ایشان دست و پنجه نرم کند. شاید بتوان گفت علت اصلی این مشکل به فراموشی سپردن ملاک و معیارهای اسلام در امر تربیت می باشد زیرا اگر والدین و فعالان فرهنگی و تربیتی به برنامه ها، روش ها، متدها و قوانین اسلام توجه کافی و وافی داشته باشند هرگز با چنین مشکلی مواجه نخواهند شد. با توجه به آموزه های دینی، اسلام نه تنها انسان ها را به علم آموزی، پیشرفت و تکنولوژی دعوت کرده، بلکه نحوه صحیح استفاده از امکانات را نیز به بشرآموزش داده است. این تحقیق بر آن است که ضمن بررسی تاثیرات مثبت و منفی فضاهای مجازی بر تربیت عاطفی کودکان، روش ها و متدهای اسلام برای تربیت صحیح را نیز ارائه و راهکارهای استفاده درست از امکانات را بیان نماید. واژگان کلیدی : تربیت عاطفی، فضای مجازی، سایبری
قلم شخصی
هر آنچه در این وبلاگ قرار میگیرد، اساسا قلم شخصی است و برداشتهای شخص بنده از بیانات معظم له. جهت دیدن یا شنیدن بیانات اصلی مقام معظم رهبری لازم است به سایت مربوط به معظمله رجوع شود.
مقام معظم رهبری سال 1353 شمسی، زمانی که هنوز ماموران ساواک به شدت ایشان را تحت کنترل داشته و انقلابیون را دستگیر میکردند، سخنرانیهایی که ماه مبارک رمضان در مسجد امام حسن مجتبی (ع) داشتهاند را اینگونه ادامه میدهند، ایشان پس از شرح ایمان و بیان نیازمندیهای رسیدن به آن، مساله توحید را آغاز میکنند.
نکته قابل توجه اینکه: ایشان در حین بیان مبانی کلی اندیشه اسلامی، درس دینداری را عملا به مخاطب میآموزند و در چندین جا بین سخنان خود تاکید بر تفکر، مطالعه، تحقیق، مباحثه و آزادی در پذیرش دارند. این دغدغه رهبری نسبت به تفکر عمیق و توجه بیشتر حاکی از ایمان عملی و تلاش برای کاربردی شدن مطالب حتی بهصورت ناخودآگاه یا غیرمستقیم به مخاطب است و این مسائل نه تنها نشانه حق بودن کلام ایشان است بلکه گویا نیرویی فراتر و الهی برای اثربخشتر بودن بیانات و مطالبات ایشان وارد عرصه شدهاند.
و اما توحید نیز دارای سه خصوصیت مطرح میشود:
آگاهانه، زاینده، متعهدانه.
و آن را در دو ساحت جهان بینی و ایدئولوژی مورد بررسی قرار میدهند.
در جهانبینی تمرکز بر خالقیت خدا و در ایدئولوژی بر ربوبیت، پرورش و مدیریت خدای متعال است.
تاکید بر این است که نباید بر خلاف حق و حقیقت عمل کرد، تعبیر سر روی پای دیگران گذاشتن یا پا روی سر دیگران گذاشتن نمادی از ظلم پذیری و ظلم کردن است که هر دو به صراحت نفی شدهاند.
توحید الهی، توجه به یکتایی از هر جهت، پاسداری، نگهبانی، والایی و عظمت، تدبیر، آگاهی دائمی و حتی رخصتدهندهگی در عین قدرت، همه اثباتگر الوهیت او و عبادت بندگان است.
آنان که بهدنبال خدای جسمی و آزمایشگاهی هستند در واقع ناکام از درک فکری و روحی خدای متعال هستند وگرنه با دلیل و برهان قدرت بر نفی خدا را ندارند.
پیامبران بیرونی با برهان روشن، دلایل منطقی و معجزات الهی، انسان را به بودن خدای عادل، حکیم، علیم و… اگاه ساختهاند.
پیامبر درون (عقل مطلق) نیز به وجود خدایی بی علت معترف است.
حال اگر دین را با تحلیل، نگاه و تفکر عمیق مورد توجه قرار دهیم، ناظر است به زندگی جمعی و به اجتماع نگاه ویژه داشته است. قانون عادلانه خدا با هرگونه فساد، تبعیض و ظلم مخالف و به دنبال تربیت شایسته؛ اخلاقی و انسانی است تا این انسان ضعیف، مفسد و جنایتکار را به حدی از بلوغ برساند که به درجه خلیفهالهی نائل گردد.
اسلام این مسیر را هموار کرده و هر انچه نیاز بشر است را در قالب قرآن و سنت به انسان آموخته و ایشان را به صورت جمعی به تکامل و تعالی فرا خوانده و از انجام کارهای بیهودهی خسرانزا، نهی نموده است.
وقت و زمان ارزشمند است نباید برای اثبات سخنی که هیچ منفعت و سودی ندارد، ان را هدر داد.
حال در مورد توحید فردی غیر مسئول و غیر متعهد برایش مهم نیست خدا هست یا خیر، در وضع زندگی او تاثیری ندارد. اما برای انسان متعهد و مسئول مهم است، زیرا در زندگی، منش، فکر، رفتار و عملکرد او تاثیر دارد.
تبعیض، بیعدالتی، ظلم، زور و هر موضوع پلیدی از او و اطرافش دور میشود و پاکی، صداقت و حقطلبی جایگزین میشود و دیگر به دنبال منافع مادی و شخصی خود نمیرود.
نکته بسیار مهم و حائز اهمیت اینکه:
اسلام بینشی عملزا، زندگیساز و عقیدهای تعهدآور است و انسان با داشتن نیروی خرد و اراده، مکلف است جهت را شناخته، بداند سیطرهی تکوینی خدا مستلزم اقتدار و اختیار تام خدا در قانونگذاری و تشریع است. لذا به سمت هدف گام برداشته بندگی و عبودیت مخلوقات و زمامداری و مدیریت خدا برایش روشن گردد.
قلم شخصی
هر آنچه در این وبلاگ قرار میگیرد، اساسا قلم شخصی است و برداشتهای شخص بنده از بیانات معظم له. جهت دیدن یا شنیدن بیانات اصلی مقام معظم رهبری لازم است به سایت مربوط به معظمله رجوع شود.
و اما برای بهرهمند شدن از سعادت همهجانبه و کامل، انسان نیازمند:
هدایت، نور، اطمینان و امنیت، مغفرت و رحمت، تکیهگاه، نصرت و مدد خدا، بهتری و رجحان نسبت به جبهه مخالفان، پیروزی بر دشمنان در راه رسیدن به هدف، رستن و جدا شدن از فشارها، سختیها و حصارها و رسیدن به عاقبتی نیکو (فوز و فلاح)، بهرهمند شدن از ذخیرههایی که برای انسانها فراهم گردیده و بسیاری امور دیگر، تا اینکه با سپری کردن همه مسیر و انجام صحیح رسالت خویش به بهشت و رضوان الهی دست یابد.
پس باید بداند ایمان تعهدآور است و این نوع ایمان او را به سوی هدف رهنمون میکند. ایمان هرچقدر هم کمنور باشد باید به جلوحرکت کرد، نمیتوان به بهانه کمی نور از حرکت بازایستاد..
مانند شخصی که چراغ قوه به دست دارد، باید با همین نور کم به جلو رفت … هر چه جلوتر روی، مسیر بیشتری طی کردهای..
اگر بگویی نور کم است، مگر مرا چقدر چیش میبرد، عمرت را هدر خواهی داد… زندگیت را فانی خواهی کرد…
انسان وقتی به جلو حرکت میکند به تدریج بقیه مسیر برای او روشن میشود.
نه تنها خود حرکت کنیم، دیگران را نیز به حرکت ترغیب نمائیم…
کفار حق را پوشاندند و زندگیشان سرشار از اضطراب، شک و تردید است. لذا از نور به سمت گمراهی بیشتر پیش رفتند.
من النور الی الظلمات….
اما انسان مومن با کمک ولایت (که به معنای پیوستگی است: پیوستگی مومن و ولی) از ظلمات به سوی نور بیشتر حرکت میکند.
من الظلمات الی النور… ( سوره بقره (2)، آیه 257)
مهمترین ویژگی مومن:
یکی از مهمترین ویژگیهای مومن رهایی از دغدغه و اضطراب است، بنا به آیات صریح قرآن مومن دارای قلبی آرام، روحی مطمئن و ایمانی راسخ است. اگر همه مردم هم به او هشدار دهند، او را از طاغوتیان و شریکان خدا بترسانند، ذرهای تردید در او ایجاد نمیشود. چرا که ایمانش اگاهانه است. اما غیر مومن مضطرب است و بدون برهان و مقلدانه، بیهدف به راه خویش ادامه میدهد. در این خطبه به مردم پیشنهاد شد به صورت جد با قرآن انس بگیرند.
چنانکه حضرت ابراهیم (ع) نیز در برابر امتحانات مختلف ( انداخته شدن در آتش، تنها گذاشتن همسر و فرزند، کشتن فرزند و ….) پایداری کردند.
تغییر قبله از بیتالمقدس به سمت کعبه در زمان پیامبر اکرم (ص)، نیز یکی از امتحانات الهی برای سنجیده شدن مومنان از غیرمومنان بوده است.
قلم شخصی
هر آنچه در این وبلاگ قرار میگیرد، اساسا قلم شخصی است و برداشتهای شخص بنده از بیانات معظم له. جهت دیدن یا شنیدن بیانات اصلی مقام معظم رهبری لازم است به سایت مربوط به معظمله رجوع شود.
در جلسات گذشته از ایمان سخن به میان آمد و هجرت کردن برای رسیدن به ارزشها…
و تنبلی، راحت طلبی، سهلگرایی و بهدست آوردن بهشت یکجا جمع نمیشود. خدا انسانها را برای انجام کارهایی برمیگزیند، لذا امروز این نکته مورد توجه قرار میگیرد که ایمان و تنآسایی با هم منافات دارند و آنکه مدعی ایمان است، مسئولیتها ئ تعهداتی را پذیرفته و باید در عمل به آن تعهدات جدی و مستحکم گام بردارد.
پس ایمان تعهد اور است یعنی مومنین چون سخن خدا و رسول را میشنوند میگویند: «سمعنا و اطعنا»، اینان به فلاح یعنی موفقیت میرسند. ایمان بدون عمل صالح ایمان نیست، تفکیک قائل شدن بین سخن و فرمانی که از یک مبداء سرچشمه گرفته، یعنی هر جا به نفعمان بود بپذیریم و هرجا مشقت و سختی داشت ترسیدیم ضرر کنیم،همانند معاویه، اسیر هوسهائیم.. معاویه تا توانست جلوی فهم مردم را گرفت، آنقدر که سادهترین مجهولات را متوجه نمیشدند. او افرادی چون محمدبن شهاب را ساخت تا مردم در نادانی دست و پا بزنند. آنها که میترسند خدا و پیامبر به ایشان ظلم کنند، خودشان ظالمند، این افراد خدا و پیامبر را به حقیقت نشناختهاند. داشتن امنیت و امان هم به معنای لم دادن و بیعاری نیست.. بلکه باید در سایه امنیت یک گام، ده گام به سوی سرمنزل نهایی و تکامل نزدیک شویم.
اینکه برخی میگویند خدا خواست، بد تفسیر شده… خدا راه هدایت را میگشاید، از انجا که در اراده آزادیم یکی تنبلی میکند و نمیفهمد، اگر شما نخواستید، معلوم میشود خدا نخواسته! مثال: آتشی فراهم است، علت طبیعی برای سوختن فراهم است، مانعی وجود ندارد، خواستن من و بردن دست موجب سوختن میشود… اگر نسوخت چون یا مانعی وجود داشت یا اراده نکرده و …
اینکه گفته میشود خدا خواسته به این دلیل است که خدا آفریننده علتهاست…
✍️ قلم شخصی
هر آنچه در این وبلاگ قرار میگیرد، اساسا قلم شخصی است و برداشتهای شخص بنده از بیانات معظم له. جهت دیدن یا شنیدن بیانات اصلی مقام معظم رهبری لازم است به سایت مربوط به معظمله رجوع شود.
ایمان صرفا یک امر قلبی نیست، بلکه در عمل باید نمود یابد.
و گرنه حتی شیطان و معاویه و امثالهم را هم میتوان مومن خواند!!!
چون قلبا حق را شناخته بودند، معرفت داشتند اما تنها در دل نگه داشتند، یا حتی اقرار نمودند اما در عمل نشان ندادند!!!
ما در چه دستهای هستیم؟!
قرآن صریحا ایمان اینگونه را نفی میکند.
ایمان باید با کوشش، جِدّ و جهد زاینده، همراه عمل و تعهدآور باشد.
تنبلی، راحت طلبی، سهلگرایی و بهدست آوردن بهشت یکجا جمع نمیشود!!.
خدا انسانها را برای انجام کارهایی برمیگزیند، اگر این بار امانت را برداشت، یک فرد زبده میشود، یک سطح بالاتر میرود.
اما اگر تنبلی کند و آن کار را انجام ندهد، از آنچه بود پائینتر میرود: یخرجونهم من النور الی الظلمات … (بقره، 2، آیه 257
چون به آنها که توان نداشتند گفته نشده بود. (مسئولیت داده نشده بود)
و او هم که میتوانست، انجام نداد… (رسالتش را به نحو احسن انجام نداد یا به پایان نرساند.)
باید بدانیم: خدای متعال مولا و یاوری نیکو برای ماست چنانکه رسالت خود را به نحو صحیح انجام دهیم و در هر موقعیت عملکرد درست و بهجا داشته باشیم، مورد قبول واقع میشود….
گاهی باید ایستاد و گاهی باید مهاجرت کرد….
و مهاجرت یعنی: دست شستن از همه چیز به خاطر هدف، پیوستن به جامعه اسلامی، تحمل رنجها، سختیها و چشمپوشی از بسیاری لذتها
همانطور که گفته شد: مقام معظم رهبری سال 1353 مصادف با ماه مبارک رمضان در مسجد امام حسن علیه السلام مشهد مقدس، طی 28 جلسه سعی میکنند طرحی کلی از اندیشه اسلامی را با توجه به آیات قرآن کریم، مطرح نمایند. ایشان در جلسهی اول اجتماعی بودن دین اسلام و مخالفت آن با رهبانیت را بهصورت صریح بیان نمودند، در دومین جلسه آیات 2، 3 و 4 سورهی مبارکه انفال را که خدای متعال به صورت علنی، انفال را به پیامبر نسبت میهد، مقام معظم رهبری به تشریح این آیات پرداخته و میفرمایند: علت اینکه انفال،- که به عنوان زمینها، دشتها، مراتع و سرمایههای عموم مسلمانان معرفی شده- متعلق به خدا و رسول دانسته شده است: پیشگیری، ایمنی و جلوگیری شارع مقدس است از سوءاستفادهها و بَلبَشو (ریخت و پاش)هایی که کاملا قابل پیشبینی است و اگر یک مدیر و مدبر در این مساله وارد نشود، این سرمایهها به سرعت از بین رفته، جز خسران، چیزی بهجا نمیگذارد. این مدیر و مدبر باید فردی قدرتمند و الهی باشد، تا به دور از هرگونه عافیت طلبی و دنیاطلبی حافظ این سرمایهها باشد و هم با ایمان مستحکمش، مانع هرگونه سوءاستفاده و تسلط سوءیی شود.
شارع مقدس گویا در پی تبیین این مساله در آیات 2 و 3 این سوره از مومنان سه ویژگی را طلب نموده است:
1. تقوا پیشگی: نجات غریق (مبارزه با طاغوت درون و بیرون)،
2. اصلاح کردن بین خود ( نباید برای جنگ و جدل بهدنبال بهانهها کوچک حرکت کرد و مدام در حال دعوا و نزاع با هم بود…
3. اطاعت از خدا و رسولش.
ایمان گِرَوِشی نیست که به قلب خلاصه شود، بلکه باید در عمل نمایان شود، بنابراین باید طبق فرمان خدا و رسولش حرکت کرد. پس از بیان شرایط ایمان، 5 خصلت برای مومن حقیقی نام میبرد: 1. هنگام یاد خدا بیمی ناشی از معرفت در دلهایشان ایجاد میشود. بیمی که ائمه معصومین و از جمله امیرالمومنین (ع) در دل داشتند از این جنس ترس بود. 2. وقتی آیات قرآن برای ایشان خوانده شود، یا بخوانند، بر ایمانشان افزوده میگردد. چرا که قرآن آنطور که برخی گمان میکنند کتاب رمز نیست! بلکه کتابی است برای فهمیده شدن و افزون شدن ایمان. 3. توکل و اتکاء حقیقی به خدا دارند یعنی هر گاه در بن بست قرار میگیرند همچنان امیدوارند و به تکلیفشان عمل میکنند، نباید فکر کرد توکل به معنای دست روی دست گذاشتن است!!. بلکه دو بال نیرومند برای پرواز در تلاشهای زندگی: صبر و توکل است.
4. کسانی که نماز بهپا میدارند، یعنی نماز را همه جانبه، بهصورت تمام با خشوع و خضوع بهجا میآورند. چنین افرادی همه مشکلات برایشان آسان میشود، لذا جامعه را نمازخوان میکنند. باید به مردم فکر کرد و غممان غم مردم باشد. در راه عبودیت مطلق حق، ریشه کن کردن فساد و ایجاد وحدت اجتماعی تلاش میکنند. اینکه گلیم خود را از آب بکشم نشانه ایمان نیست. 5. انفاق میکنند و خلاءهای جامعه را پر میکنند. خرج بیهوده نمیکنند. خدای متعال به این افراد روزی کریمانه، شرافتمندانه، بیذلت، بیعسرت عنایت میفرماید.
صلح، آزادی، رفاه، راحتی، برادری، صمیمیت و … مجموعا در جامعه تحقق مییابد.